آسیه

 

دنبال آسیه

بیهوده چرخ می زنی وپیر می شوی

فرعون گیر کرده به گرداب زندگی

در آسیاب چرخ زنان مانده آسیه

 

بانوی لخت لوط

در دشت های کفر خودش بنگ می زند

توفان به شیشه خانه بالای حادثه

می پیچد و بر آینه ها سنگ می زند

 

مرگ از دل زمین

در گوش هوش موج زنان است

نوح از بلند حادثه

با بادبان کشتی خود جار می زند

مردی که مردنی ست

با خنده نیش طعنه به نجار می زند

 

بانوی لخت نوح

ماهی شکار می کند و چنگ می زند

توفان به باد بانها

 پیچیده موج موج

کشتی نوح بر سر امواج خشمگین

آهسته  می رود

بانوی لخت چنگ به خرچنگ می زند

 

اوپسالا سویدن

سه شنبه 19 اکتبر 2010 - 27 مهر 1389

 

 

 

دریچه های تنگ

 

 

ای نسیم ای بهار

رد شدید اگر ز برق سیم های خار دار

با غزاله می پرید

 روی مین های انفجار

با شکوفه باد باد می شوید

روی شاخه شاخه های انتحار

با انار دانه دانه می شوید

روی خوان خون قندهار

 

ای نسیم ای بهار

قاصدک چه دور و دیر مرده است

شیشه های خانه های ما نسیم نه گلوله خورده است

روی دست های خشک خانه ها دریچه های تنگ انتظار مرده است

 

اوپسالا سویدن

یک شنبه 24اکتبر 2010 ـ 2 آبان 1389